الله الله فی أدیانکم لایزلنّکم عنها أحد، یا بُنَیّ انه لابدّ لِصاحِبِ هَذا الأمر مِنْ غَیبة حَتّی یرجَع عَن هَذا الأمْر مَن کانَ یَقُول بِها انّما هِی محته مِنَ اللهِ، إمْتَحَنَ اللهُ بِها خلقَه؛ (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 113 (باب 21، ح 26)) ای فرزندان من، خدا را خدا را که مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از آن گمراه کند. بدانید که برای صاحب این امر (مهدی موعود) چارهای جز غیبت نیست. (غیبت او آنقدر طولانی خواهد بود) که مؤمنانِ به او از او رویگردان میشوند. این چیزی نیست جز ابتلایی از ناحیهی خداوند که انسانها را با آن آزمایش میکند.
الله الله فی أدیانکم لایزلنّکم عنها أحد، یا بُنَیّ انه لابدّ لِصاحِبِ هَذا الأمر مِنْ غَیبة حَتّی یرجَع عَن هَذا الأمْر مَن کانَ یَقُول بِها انّما هِی محته مِنَ اللهِ، إمْتَحَنَ اللهُ بِها خلقَه؛ (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 113 (باب 21، ح 26)) ای فرزندان من، خدا را خدا را که مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از آن گمراه کند. بدانید که برای صاحب این امر (مهدی موعود) چارهای جز غیبت نیست. (غیبت او آنقدر طولانی خواهد بود) که مؤمنانِ به او از او رویگردان میشوند. این چیزی نیست جز ابتلایی از ناحیهی خداوند که انسانها را با آن آزمایش میکند.
الله الله فی أدیانکم لایزلنّکم عنها أحد، یا بُنَیّ انه لابدّ لِصاحِبِ هَذا الأمر مِنْ غَیبة حَتّی یرجَع عَن هَذا الأمْر مَن کانَ یَقُول بِها انّما هِی محته مِنَ اللهِ، إمْتَحَنَ اللهُ بِها خلقَه؛ (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 113 (باب 21، ح 26)) ای فرزندان من، خدا را خدا را که مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از آن گمراه کند. بدانید که برای صاحب این امر (مهدی موعود) چارهای جز غیبت نیست. (غیبت او آنقدر طولانی خواهد بود) که مؤمنانِ به او از او رویگردان میشوند. این چیزی نیست جز ابتلایی از ناحیهی خداوند که انسانها را با آن آزمایش میکند.
مرحوم فاضل مقداد نیز درباره علت غیبت میفرماید یکی از علل و عوامل غیبت امام زمان، کثرت دشمنان و اندک بودن پیروانش است. (الحسن العلامة الحلّی، شرح الباب الحادی العشر، ص 52، طبع جدید).
برخی از افرادِ بیاطلاع از حقیقت مهدویت و انتظار، با استناد به پارهای از روایات نامعتبر و تحریف معنوی پارهای دیگر از احادیث مهدویت، گمان کردهاند که انتظار فرج به معنای دست روی دست گذاشتن و اقدام نکردن و منتظر منفعل بودن است. اینان پنداشتهاند، در دوران انتظار باید از هر اقدامی در جهت مبارزه با ظلم و ستم خودداری نمود و دست از هرگونه سازندگی و اصلاحی برداشت و نه تنها با مفاسد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی نباید مبارزه کرد، بلکه در حد امکان زمینه توسعه فساد و عالمگیر شدن آن را باید فراهم ساخت، تا قیام مهدی هر چه زودتر فراهم شود. در حالی که اهمیّت انتظار فرج، در تلاش برای سازندگی و اصلاح نهفته است. انتظار فرج، یعنی تعهد نسبت به خوبیها و فضیلتها؛ انتظار فرج، یعنی نیرویی معنوی برای حرکت و پویایی؛ انتظار فرجی که در تشیع است، از جنس فعل است، نه انفعال؛ از سنخ عبادت است، نه کسالت. (ر.ک: مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص 15).
امام صادق (ع) دراینباره میفرماید:
کسی که در حال انتظار فرج مهدی از دنیا رود، همانند کسی است که با آن حضرت در خیمهاش باشد. سپس لحظهای درنگ کرد و فرمود: بلکه مانند کسی است که در رکاب او با شمشیر بر سر دشمنان بکوبد. و سپس فرمودند: بلکه همچون کسی است که در رکاب پیامبر خدا به شهادت رسد.
در زیارتنامه امام زمان، در مفاتیح الجنان، چنین میخوانیم: «سلام بر آن مهدی که خدای عزو جل به همه امتها وعده داده است که به وسیله او سخنان و اندیشهها را متحد کند و پریشانی را از میان بردارد و زمین را پر از عدل و قسط نماید». (مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر، ص 701)
نباید اجازه داد که همچون برخی از ادیان و مکاتب دیگر، این اندیشه به شکل یک اندیشه قومی و قبیلهای توصیف شود. به تعبیر شهید مطهری نباید این اندیشه بلند و جهانی را به شکل یک "آرزوی کودکانه" و قومی و قبیلهای ترسیم کرده، آن را تا سطح فردی که میآید به قصد انتقامگیری و کینهتوزی پایین کشانید. "گویی حضرت حجت فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک و تعالی به ایشان اجازه بدهند که مثلاً بیایند ما مردم ایران را غرق در سعادت کنند یا شیعه را غرق در سعادت کنند، آن هم شیعهای که ما هستیم که شیعه نیستیم". (مرتضی مطهری، مهدی موعود: در مجموعه آثار، ج 18، صص 181 - 180). چنین تصویر و تفسیری از مهدویت بسیار شبیه تفسیر یهودیت از منجی موعود است. توضیح آن که، موعود پایانی یهودیان، کسی است که میخواهد قوم یهود را نجات دهد و آنان را از سختی و فلاکت برهاند. یهودیان در سراسر تاریخ محنتبار و پر از رنج و سختی خود، همواره به امید ظهور "مسیحا" همه انواع تحقیر و شکنجه را تحمل کردهاند. آنان معتقدند که در آخرالزمان منجی و موعودشان خواهد آمد و آنان را از ذلت و درد و رنج رها خواهد ساخت و قوم یهود را فرمانروای جهان خواهد کرد.
در حدیث دیگری آمده است که ابابصیر، از شاگردان امام صادق، از آن حضرت دربارهی زمان ظهور مهدی موعود پرسید، امام صادق در پاسخ فرمودند: تعیینکنندگان وقت، دروغ میگویند؛ ما اهل بیت، هیچ وقتی را تعیین نمیکنیم. و سپس تأکید کردند که "خداوند حتماً با وقتهایی که تعیینکنندگان وقت، میگویند، مخالفت خواهد کرد." (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، باب 21، حدیث 44، ص 118).