راهیان نور

زائران بهشت

راهیان نور

زائران بهشت

دیدار با امام زمان

امام زمان در نامه‌ای به چهارمین و آخرین نائب خاصش، چنین می‌نویسد: به نام خداوند بخشنده‌ مهربان؛ ای علی بن محمد سمری! خداوند به بازماندگان تو صبر عطا کند؛ زیرا تو تا شش روز آینده از دنیا خواهی رفت. پس کارهای خود را سامان ده و کسی را به عنوان جانشین خود معرفی نکن، زیرا زمان غیبت دوم (غیبت کبری) فرا رسیده است. پس از این،‌ ظهوری نخواهد بود مگر با اذن الهی و این بعد از زمانی طولانی و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. و به زودی کسانی در میان شیعیان من پیدا خواهند شد که مدعی مشاهده و دیدار با من هستند، آگاه باشید که هر کسی پیش از خروج سفیانی و صیحه، مدعی مشاهده شود، دروغ‌گو و مفتری است. و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

امام زمان در نامه‌ای به چهارمین و آخرین نائب خاصش، چنین می‌نویسد: به نام خداوند بخشنده‌ مهربان؛ ای علی بن محمد سمری! خداوند به بازماندگان تو صبر عطا کند؛ زیرا تو تا شش روز آینده از دنیا خواهی رفت. پس کارهای خود را سامان ده و کسی را به عنوان جانشین خود معرفی نکن، زیرا زمان غیبت دوم (غیبت کبری) فرا رسیده است. پس از این،‌ ظهوری نخواهد بود مگر با اذن الهی و این بعد از زمانی طولانی و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از جور خواهد بود. و به زودی کسانی در میان شیعیان من پیدا خواهند شد که مدعی مشاهده و دیدار با من هستند، آگاه باشید که هر کسی پیش از خروج سفیانی و صیحه، مدعی مشاهده شود، دروغ‌گو و مفتری است. و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.

علامه‌ مجلسی در ذیل این روایت می‌گوید، از آنجا که خبرهای زیادی درباره‌ دیدار با امام زمان از سوی عالمان بزرگ به دست ما رسیده است، برای این‌که وجه جمعی میان آن داستان‌ها و این حدیث داشته باشیم، شاید بتوان گفت که منظور از این روایت مشاهده‌ همراه با ادعای نیابت و دریافت اخبار خاص از جانب امام زمان است. میرزا حسین نوری صاحب کتاب مستدرک الوسائل، کتابی دارد به نام جنة المأوی که در ضمن جلد پنجاه و سوم بحار الانوار به چاپ رسیده است. این عالم بزرگوار درباره‌ محتوای این حدیث بحثی مفصّل را مطرح کرده است که به بخش‌هایی از آن اشاره می‌کنیم. ایشان پس از آن که می‌پذیرد که این حدیث، با حکایت‌ها و داستان‌هایی که از بزرگان درباره‌ دیدار با امام زمان نقل شده است، منافات دارد، به بیان توجیهاتی درباره‌ محتوای حدیث می‌پردازد. از جمله می‌گوید:

اولاً، این حدیث، یک خبر واحد مرسل است؛ بنابراین، نمی‌توان با استناد به آن، همه‌ داستان‌ها و حکایت‌هایی را که درباره‌ ملاقات با امام زمان نقل شده است تکذیب کرد.

ثانیاً، می‌توان آن توجیه علامه‌ مجلسی را پذیرفت؛ یعنی بگوییم که ممکن است این حدیث مشاهده‌ همراه با ادعای نیابت را تکذیب کرده باشد.

ثالثاً، با استناد به سخنان یکی از شخصیت‌های داستان جزیره‌ خضراء، به نام سید شمس الدین محمد، که بنابر ادعای داستان مذکور، از نسل ششم نوادگان حضرت مهدی بوده است، می‌گوید: محتوای این حدیث ناظر به شرایط و اوضاع قرن چهارم است؛ یعنی دورانی که غیبت کبری در آن رخ داد؛ دوران غربت و مظلومیت تشیع؛ دورانی که شیعیان، از ترس عمال سلاطین جور، نمی‌توانستند حتی در میان خودشان نیز نام آن حضرت را بر زبان بیاورند.

رابعاً، ممکن است که منظور از این حدیث این باشد که هیچ کس مکان اقامت آن حضرت را نمی‌داند و این منافاتی با ملاقات با او یا مشاهده‌ او در اماکن و مشاهد دیگر ندارد.

در عین حال، به نظر ما هیچ یک از این توجیهات قانع کننده نیستند. امام زمان در این حدیث، که اولاً محتوایی بسیاری دقیق و سرنوشت ساز دارد و ثانیاً هیچ معارضی در میان روایات معتبر ندارد، ادعای مشاهده و دیدار با او را از سوی هر کسی که باشد صریحاً رد می‌کند. بنابراین، نمی‌تواند به استناد به داستان جزیره‌ خضراء، که هیچ سند قطعی و دقیقی ندارد و داستانی مکاشفه‌گونه از یکی از اشخاص است، محتوای این حدیث را نادیده گرفت و آن را مردود و نادرست دانست. محتوای این حدیث این است که به چنین داستان‌ها و حکایت‌هایی توجه نکنید و به چنین ادعاهایی اهمیت ندهید و میدان را برای مدعیان باز نگذارید.

توجیه چهارم ایشان نیز خیلی دور از محتوای حدیث است. در این حدیث شریف توصیه شده است که هر گونه ادعای ملاقات و دیداری از سوی هر کسی که باشد، تکذیب شود، اعم از این که ادعا کننده بگوید به مکان مخصوص امام زمان و اقامت‌گاه دائمی او رفتم یا در فلان مکان دیگر او را ملاقات نمودم. به نظر می‌رسد که حتی توجیه علامه‌ مجلسی نیز، که البته خود ایشان، به ذکر "والله اعلم" در پایان سخنش نشان داده است که چندان اطمینانی به این توجیه ندارد، پذیرفتنی نباشد. زیرا در این روایت تعبیر "مَن ادعی المشاهدة" دارد و نفرموده است: "من ادعی النیابة". بنابراین، بر اساس این حدیث، هر کسی که مدعی دیدار و ملاقات با امام زمان در دوران غیبت کبری شود، باید تکذیب شود. البته این سخن منافاتی با اصل دیدار و ملاقات با امام زمان ندارد. زیرا حضرت نفرموده است که دیدار با او، غیر ممکن و محال است؛ بلکه فرموده است ادعای دیدار را از کسی نپذیرید. و این حاوی نکته‌ بسیار مهمی است. امام زمان با این سفارش الهی خود خواسته‌اند که یکی از راه های سودجویی برخی از افراد از اعتقاد شیعیان به آن حضرت را برای همیشه بسته نگه دارد. پس دیدار با امام زمان هرچند امری ممکن و شدنی و بلکه منتهی آرزوی هر شیعه‌ای است، اما باید توجه داشت که هر کس رسماً و علناً دیدار با امام زمان را داشته باشد، دروغ‌گو و فریب‌کار است.

روایتی از امام صادق (ع) در اصول کافی نقل شده است که از آن استفاده می‌شود که در دوران غیبت کبری نیز اصل رؤیت امام زمان برای عده‌ خاصی از پیروان و دوستداران آن حضرت ممکن است. اما همین افراد نیز اگر ادعای رؤیت کنند، از آنان پذیرفته نخواهد شد.

قائم آل محمد دو نوع غیبت دارد: یکی کوتاه و دیگری بلند. در غیبت کوتاه، هیچ کس جز شیعیان خاص آن حضرت از اقامت‌گاه و مکان او اطلاع ندارند و در دوران غیبت بلند، هیچ کس جز خواص از دوستارانش از مکان او اطلاعی ندارند

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان غیبی شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ق.ظ

مطالب شما خیلی به دردم خورد
راستی سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد